بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره…میگه اِ اِ اِ همین یه نَخه؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ این یه دونه چشم گذاشته,بقیه رفتن قایم شدن!
رفته بودیم سر ساختمون عموم ببینیم اوضاع چطور پیش میره(مثلا من مهندسم!!!) کارگره اومده میپرسه شما مهندسین؟میگم پ نه پ از ساختمون خوشم اومده اومدم باهاش یه عکس دو نفره بندازم!
داريم 10 نفري بازي شبکه اي ميکنيم
اومده ميگه جدي حال ميده؟
ميگم پَـ نَـ پَـ اسکوليم! عذاب داره اما ميخوايم تهذيب نفس کنيم
مگس کش دستمه. مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن
پسر همسایمون تو پارک داشت بریک دنس می کرد یکی اومده بعد نیم ساعت تماشا میگه ایشون داره میرقصه؟
گفتم: نه پـَـس شربت خاکشیر خورده می خواد ته نشین نشه!!!!
یارو دو ساعت داره خودپردازو انگولک میکنه تازه برگشته میگه شمام کار دارین ؟ نَ پـَـَـ وایستادیم اینجا بنیه و پشتکارِ شما رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم
رفتم پرنده فروشي ميگم آقا قناريهاي نر و مادتون کدومان ؟ ميگه ميخواي بخري ؟ پـَـــ نــه پـَـــ مامور منکراتم اومدم ببينم قفسشون يه وقت مختلط نباشه
منو داداشم دوقلوییم.در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلو تراز من راه میرفت یارو اول داداشم دید.اومد جلوتر منو دید،رنگش پرید برگشت گفت:دقلویید؟گفتم:پس نه پس!اجسام از آنچه شما در آینه می بینید نزدیکترند
رایانه همراهم روی پام دارم باهاش کار می کنم .بابام اومده تو اتاقم می گه:رایانه همرات روشنه؟
میگم:پس نه پس!روی زمین داشت گریه میکرد گذاشتم روی پام آروم بگیره
بعد به پدرم میگم باهاش کارداری؟میگه پس نه پس!صدای گریش می اومد،اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن